یک کارشناس هنر در رشتخوار گفت: ادبیات شفاهی قسمت اعظمی از تاریخ مردمان یک تمدن محسوب میشود.
علی مرادزاده در گفتوگو باخبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) - منطقه خراسان، افزود: گاهی اثری منظوم و گاه منثور، سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر عودت داده میشوند که ترانههای مقامی و قومی قسمت منظوم این عرصه میباشند.
وی تصریح کرد: در هر منطقه نواها و آواهایی وجود دارند که با دل و جان مردم آن منطقه بیآنکه بخواهند یا نخواهند یا موسیقی و ترانه را بشناسند یا نشناسند، انس و الفتی حیرت آور دارد.
این کارشناس هنر خاطر نشان کرد: اغلب این نواها موزون و اگر هم الات موسیقی در آن استفاده شود، محدود به همان منطقه است که ریشه این ساز و نواها از یک سو به اجداشان و از سوی دیگر به منطقه و اتفاقات تاریخی آن مربوط است.
مراد زاده بیان کرد: اهمیت این نواها در بازتاب درخشان احساسات گوناگون مردم منطقه نمایان است که بیشترین تاثیر را در ایجاد هیجان در مردم دارد.
وی با بیان اینکه موسیقی این نواها اغلب ساده و عریان و خام و پر مایه و در عین حال بسیار فعال است، اظهار داشت: مردم با این نواها، باورها، اعتقادات، حوادث و قهرمانی غربت ها، عاشقی ها و داستان های منطقه خویش را بیان میکنند.
وی ترانههای محلی و موسیقی مقامی را پدیدهای بسیار شگفتانگیز و راز آمیز و پژواکی صمیمی از احساسات مردم آن محل عنوان کرد.
به گفته وی ترانههای محلی آنچنان در تار و پود زندگی و کار مردم نشسته است که میتواند به ترانه سرایی قالیبافان، صیادان و خرمن کوبان و رابطه آن با کار آنها اشاره کرد
علیمرادزاده با بررسی ترانهها در شهرستان رشتخوار بیان کرد: گاهی دو بیتیها و فریادها اشاره به حکایت عاشقی دارند مثل :
«به تربت میروم پشت ختایی
بسوخته مغر و جانم از جدایی
که هر کس مو و تور از هم جدا کرد
نبینه نون گندم با گدایی».
این هنرمند شاعر نیز میگوید: گاهی غم دوری و غربت در دوبیتیهای این مردم مشاهده میشود:
«غریبی سخت مرا دلگیر داره
فلک در گردنم زنجیره داره
فلک از گردنم زنجیر وردار
که غربت خاک دامن گیر داره».
وی در ادامه این گفتوگو اذعان کرد: گاهی دوبیتیهای این سامان حالت دعا و راز و نیاز پیدا میکند مثل:
«سرکوه بلند الماس و الماس
مرادم را بده حضرت عباس
مرادم را بده که بیمردام
که خرمن کوفتهام معطل بادم».
گوشهای دیگر از ترانههای قومی این شهرستان را میتوان در لالاییهای مردم پیدا کرد.
وی افزود: وجود دین اسلام بر دوبیتیها و فریادهای رشتخواری تاثیر بسزای داشته است . خواندن ترانههای خاص با نام رباعی در مراسم عروسکشان رشتخوار که با صلوات بر محمد ختم میشود با اعتقاد شرعی خوش یمن اجرا میشود. همچنین از این ترانهها در مراسم استقبال استفاده میشود . آنچه مهم است این است که در سایه وجود وسایل گسترده ارتباط جمعی این هنرهای بومی، عطر زمان بخود بگیرد تا پایدار شود.
مرادزاده با بیان اینکه نوازندگان در رشتخوار دو دسته بودند به گروه عاشقی که با سرنا و کرنا و دهل و دایره ترانه اجرا میکردند و گروه بخشیهای که با ساز و دو تار ترانه اجرا میکردند، اشاره کرد.
وی افزود: در واقع رسالت این دو بیتیها بر عهده بخشیها یا همان دوتار نوازارن است. بخش عمده موسیقی ترانهها نوایی است و از پختگان این هنر میتوان به عثمان محمد پرست و حاج قربان سلیمانی اشاره نمود.
وی در پایان گفت: آنچه امروز به ما رسیده امانت اجداد بوده که باید حفظ شده و به نسل آینده منتقل شود.